خاطرات شهدا - صفحه 3 از 39 - شهدا مارکت

سبد خرید کوچک

  روایتی از زندگی نامه شهید ابراهیم هادی     ابراهیم اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ مصادف با شبهای قدر ماه مبارک رمضان در محله شهید آیت الله سعیدی، حوالی میدان خراسان دیده به جهان گشود. او چهارمین فرزند خانواده بود. با این حال پدرش مشهدی محمد حسین علاقه خاصی به ابراهیم داشت. او نیز جایگاه […]

ادامه مطلب

  چرا شهید ابراهیم هادی؟ برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم، خاطرات شهید ابراهیم هادی     تابستان سال ۱۳۸۶ بود. در مسجد امین الدوله تهران مشغول نماز جماعت مغرب و عشاء بودم. حالت عجیبی بود! تمام نمازگزاران از علما و بزرگان بودند. من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ایستاده بودم. بعد از […]

ادامه مطلب

  خاطره ای از خواستگاری شهید محمد ابراهیم همت   نیت کردم چهل روز روزه بگیرم و دعای توسل بخوانم،بعد از چهل روز هرکس اومد،جوابم مثبت باشه،شب سی ونهم بود یا چهلم بود محمد ابراهیم اومد خواستگاری،امده بود بله رو بگیرد،گفتم:من مهریه نمیخوام.خانواده ام رو شما راضی کنید. خییلی راحت گفت:(من وقت این کارا رو […]

ادامه مطلب

  خاطرات شهدا : پسرک فلافل فروش شهید محمد هادی ذوالفقاری آقا پیمان صاحب فلافل فروشی جوادین ع: هادی از سال ۱۳۸۳ که یک بچه مدرسه ای بود به مغازه می آمد و کار می کرد. خیلی سریع کار را یاد گرفت و استاد کار شد. من چند بار او را امتحان کردم، دست و دلش […]

ادامه مطلب