خاطرات شهدا - صفحه 22 از 39 - شهدا مارکت

سبد خرید کوچک

  خاطرات شهدا : شهید صیاد شیرازی ؛ کمک به نیازمندان   کمک به آدم های مستحق ، کار همیشگیش بود ؛ یک سوم حقوقش را به من می داد برای خرجی ، بقیه اش را صرف این جور کارها می کرد… . چهل پنجاه روزی از شهادتش می گذشت که چند نفری آمدند خانه مان […]

ادامه مطلب

  خاطرات شهدا : شهید مجید پازوکی ؛ ما تنها با آنهایی کار داریم که رهروی عشقند نه تکلیف   فکر کنم تابستان سال ۸۰ بود ، شبی برای کشیک شبانه حدود ساعت ۲ بود که در سنگر روی خاکریز دور مقر تفحص لشکر در فکه مشغول خواندن نوحه و زمزمه ی سرودی بودم… متوجه شدم […]

ادامه مطلب

  خاطرات شهدا : شهید حسن باقری ، من نوکر شما بسیجی ها هستم   آن وقتها حسن رو به قیافه نمیشناختم فقط این طرف و آن طرف چیزهایی درباره‌ش شنیده بودم، چند ساعتی بود که در محوطه دیدبانی بود هی دستور می‌داد و سازماندهی می‌کرد، من هم که اعصابم خیلی بجا نبود، از این همه […]

ادامه مطلب

  رفیق شهیدم شهید بابک نوری و شهید مهدی زین الدین   چشم هایمان را بسته ایم روی نگاه هایتان! اما شما چشم بر نگیرید از حال و روزهای ما محتاج نگاهتان هستیم . شهید مهدی زین الدین  ولادت:۱۳۳۸/۰۷/۰۱ شهادت:۱۳۶۳/۰۸/۲۷ . شهید بابک نوری هریس ولادت:۱۳۷۱/۰۷/۲۱ شهادت:۱۳۹۶/۰۸/۲۷

ادامه مطلب

  خاطرات شهدا : شجاعت شهید حاج حسین خرازی     او می خواست از نزدیک به امور بچه های مستقر در خط، رسیدگی کند. در مورد مسائل مهندسی، توصیه های لازم را بنماید. همراه آن ها به خط رفتیم. «حاج حسین» یکی یکی با بچه ها احوال پرسی می کرد و از مشکلاتشان سؤال می […]

ادامه مطلب