خاطرات شهدا : اربعین و سختی سفر شهید حسین معز غلامی محرم تموم شده بود چندوقتی مانده بود به اربعین رفقا همه دنبال کارا بودن تا راهی بشن منم میخواستم برم ولی بعضیا میگفتن اربعین شلوغه و توهم بار اولته ؛ یه وقت دیگه توخلوتی برو یه شب حسین پیام داد گفت چیشد داداش؟ دنبال کارات […]
ادامه مطلب