خاطرات شهدا : شهید حسن باقری ، من نوکر شما بسیجی ها هستم آن وقتها حسن رو به قیافه نمیشناختم فقط این طرف و آن طرف چیزهایی دربارهش شنیده بودم، چند ساعتی بود که در محوطه دیدبانی بود هی دستور میداد و سازماندهی میکرد، من هم که اعصابم خیلی بجا نبود، از این همه […]
ادامه مطلب