خاطرات شهدا - صفحه 32 از 39 - شهدا مارکت

سبد خرید کوچک

خاطرات شهدا : درخواست حضرت زهرا(ع) به شهید ابراهیم هادی پاییز سال ۶۱ بود به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم.شب بود،ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد و روضه حضرت زهرا(ع)را خواند. صدایش به خاطر خستگی و طولانی شدن مجلس کمی گرفته بود.بعد از مراسم یکی دو نفر از […]

ادامه مطلب

خاطرات شهدا : ماجرای گمنامی شهید حمید باکری اگر زندگی شهید حمید باکری را ورق بزنید به یک نکته مهم از حمید آقا پی می برید و آن گمنام بودن حمید باکری است. حمید باکری ذره ای تظاهر نداشت. خودش می خواست گمنام شود. شهادتش هم گمنام بود همانطورکه خواسته بود. خصوصیات حمید باکری حکایت از […]

ادامه مطلب

خاطرات شهدا: شهید مصطفی صدر زاده خودش رو با اسم افغانی رسوند به تیپ فاطمیون حاج قاسم سلیمانی: در دیرالعدس صدای خیلی برجسته‌ای شنیدم، می دونید سیدابراهیم صداش خیلی مردونه بود، مثل داش مشتیای تهران. پشت بی سیم نمی دونستم سیدابراهیم کیه‼️ پشت بی سیم با حسین بادپا حرف میزد. پرسیدم: این کیه که با صدای کلفت و مردونه صحبت می کنه؟ […]

ادامه مطلب

خاطرات شهدا: شهید احمد کاظمی ، فرمانده ای شجاع و متخصص شهید کاظمی در پایان جنگ تحمیلی همان گروه ۵۰ نفره روز اول جنگ را تبدیل به یکی از لشکرهای قوی و مهم سپاه کرد و لشکر را با سلاح های به ِغنیمت گرفته شده از عراقی ها به یک لشکر زرهی با صدها تانک و نفربر و توپخانه و ماشین آلات تبدیل […]

ادامه مطلب

خاطرات شهدا : باید از دنیا دل برید ، شهید محمودرضا بیضایی رشته تعلقات راباید برید درون خودش ،با خودش کلنجار می رفت .برای کسی آشکار نمی کرد اما گاهی خصوصی که حرف می زدیم . حرفهای دلش به زبانش می آمد. هر بار که از سوریه برمی گشت و می نشستیم به حرف زدن، حرفهایش […]

ادامه مطلب