ماجرای قتلگاه فکه
عملیات والفجر مقدماتی عملیاتی بود که قبل از آغاز برای عراق لو رفته بود اما رزمندگان اسلام در جبهه خودی این را نمیدانستند
به همین دلیل خیلی زود گردانهای حاضر در عملیات در محاصره قرار گرفتند.
داستان جانسوز شهدای این عملیات و مظلومیت آنها حکایت غریبی است.
شهدای عملیات والفجر مقدماتی پیش از آنکه به دست رژیم بعث عراق به شهادت برسند،
قربانی خیانت بنی صدر و منافقین شدند. بنی صدر یعنی کسی که حاضر شد طبق اسناد به دست آمده جان رزمندگان بی شماری را در ازای پول فراوان بفروشد.
عملیات والفجر مقدماتی تلفات بسیاری داشت. به طوری که دو گردان از گردانهای شرکت کننده در عملیات تقریبا از بین رفتند.
گردان کمیل که یکی از این گردانها بود در محاصره کامل قرار گرفت. و تمامی رزمندگان آن به جز یک نفر در همان کانال کمیل و میانه عملیات به شهادت رسیدند.
علت مقاومت گردان کمیل بعدا اینگونه عنوان شد که برای به عقب کشیدن بقیه گردانها و برای حفظ چندین گردان تا نفر آخر مقاومت کردند. وقتی در منطقه فکه گردان کمیل در محاصره قرار گرفت،
شهید محمود ثابت نیا فرمانده و شهید علیرضا بنکدار معاون گردان کمیل،
با معدود نیروهایی که سالم مانده بودند، در حالی که از شدت تشنگی لبهای آنها خشک شده بود، با اقتدا به مولایشان اباعبدالله الحسین(ع) به جنگ نابرابر خود با ارتش متجاوز بعث ادامه دادند
و پاتکهای متعدد تیپهای زرهی عراق را، در هم کوبیدند و سرانجام مظلومانه در قتلگاه فکه جنوبی به شهادت رسیدند و پیکرهای پاکشان در منطقه باقی ماند.
آخرین جملاتی که آخرین بازمانده گردان کمیل پشت بیسیم گفت این بود:
“آب نیست، غذا نیست. مهماتمان تمام شده. تانکها داخل کانال شدند. به همه تیر خلاص زدند. من باید بروم. سلام ما را به امام برسانید”.