خاطرات شهدا : سردار شهید حاج حسن تهرانی مقدم ، حکمت تصمیم سردار
خب این مسئله برای ما جا نیفتاد که چرا الان که ما به این موشک ها نیاز داریم
و مردم در نمازجمعه شعار “موشک جواب موشک” می دادند،
او این کار را کرد اما در جلسه ای که خدمت آقا (که آن زمان رییس جمهور بودند) رفتیم،
ایشان هم بر موضوع خودکفایی تاکید کرده و حتی به وزیر سپاه ایراد گرفتند که چرا ساخت این موشک ها را شروع نکردید.
انجا بود که ما به حکمت آن تصمیم پی بردیم.این تصمیم، تصمیم بسیار مهمی بود و با راه انداختن گروههای مختلف در وزارت سپاه، تا روز آخر راهبری آنها را خودش به عهده گرفت که نتیجه آن را امروز در بومی شدن صنعت موشکی در انواع بردها از ۳۰۰ کیلومتر تا ۲هزار کیلومتر می بینیم.
در اواخر سال ۱۳۶۳ یا اوایل ۶۴ بود که تعدادی از متخصصین وزارت سپاه آمدند در غرب کشور در حضور شهید مقدم راهبرد صنعت موشکی را از ایشان سؤال میکردند که ما چه مسیری را باید برویم و چه چیزی را مبنا قرار دهیم و یا از چه سوختی استفاده کنیم و چه بردی را هدفگزاری کنیم؟
من بارها و بارها از متخصصین صنعت پرسیدم و شنیدم که آن راهنمایی که سردار مقدم آن روز در سمت فرماندهی موشکی داد و مسیری که برایشان ترسیم کرد،
خیلی راهگشا بوده است.حسن برای اوقات فراغت بچه ها،آنها را به خط مقدم می فرستادسردار مقدم در کنار سازماندهی موشکی، همان هسته اولیه را طوری سازماندهی کردند تا در یک زمان کوتاه بتوانیم جوابگوی نیازهای جنگ باشیم. با توجه به اینکه نفرات بسیار کم بود طوری که گاهی نفرات تا ۳ شب نمیتوانستند بخوابند و محدودیتهای زیادی وجود داشت.
همه افرادی که در کار موشکی بودند چون به نوعی از یگانهای رزمی آمده بودند و بیشتر علاقه داشتند به جنگ بروند تا در یگانهای توپخانه بمانند، سردار مقدم اگر فرصتی ایجاد میشد و اوقات فراغتی بود، اجازه میداد آنها در غالب یگانهای رزمی به جبهه بروند و برگردند.
در آن زمان ما با تهاجمات هوایی رژیم بعث روبرو بودیم زیرا به دنبال هدف قرار دادن مجموعه موشکی ایران بودند و سردار مقدم با تاکتیکها و استتار و رعایت پدافند غیرعامل عمل میکرد و کوچکترین آسیبی در طول جنگ از سوی هواپیماهای دشمن ندیدیم و به هسته اصلی نیروها و امکانات آسیبی نرسید که ما حتی ۲ ساعت کارمان به عقب بیافتد.
.