خاکریز سرنوشت ساز شهید احمد کاظمی

 

خاکریز سرنوشت ساز شهید احمد کاظمی
خاکریز سرنوشت ساز شهید احمد کاظمی
«کاظمی» چند راننده نفربر، لودر و بولدوزر داوطلب شهادت از میان بچه ‏های تیپ انتخاب کرد.او به راننده نفربرها مأموریت داده بود تا در حد فاصل یک صد متر باقی مانده خاکریز، در مقابل دید دشمن به چپ و راست حرکت کنند و گرد و خاک به پا کنند تا دشمن نتواند این رخنه را به خوبی تشخیص داده، دستگاه‏های مهندسی را هدف قرار دهد.
خودش هم بلندگویی دست گرفته و بدون ترس در وسط این یک صد متر به چپ و راست می‏دوید، در حالی که گاهی دعای فرج می‏خواند گاهی به دستگاه‏ها دستور می‏داد گرد و خاک کنند. او علی‏ الدوام می‏دوید و دعا می‏خواند، می‏گفت:
«نفربر گرد و خاک کن، لودر بیل بزن، بیلت را بالا بیاور، بالاتر، بارک‏ الله لودر! آفرین لودرچی! نفربر خاک کن خاک کن. اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن العسگری». تمامی این کارها در جلو دید دشمن انجام می‏گرفت.
همه سینه به سینه‏ی تانک‏های دشمن، جسورانه در فکر ادامه کار و تکمیل خاکریز بودند، صحنه‏ ی غریبی بود، تصویر کاملی از شوق و خدمت به اسلام و ایثار و فداکاری.در این حین راننده یک لودر از فرط خستگی از حال رفت و به پایین افتاد. بچه‏ ها فورا دور و برش را گرفتند، آبی به صورتش زدند.
ردانی‏ پور نیز که در آنجا حضور داشت سریعا به بالینش رفت و او را تشویق کرد و از زحمات او قدردانی نمود، اما کس دیگری برای جایگزینی وی نبود ناچار دوباره برخاست و کار را ادامه داد.
چند دقیقه بعد گلوله توپ به کنار لودر خورد و آن را به آتش کشید. راننده لودر نیز زخمی شد و به عقب منتقل گردید. در همین لحظات چند دستگاه مهندسی با راننده از راه رسیدند. با تلاش بی ‏وقفه اینها خاکریزها به هم وصل شد و نزدیک ظهر کار تمام شد. هر چند، چندین تن از رانندگان این وسایل و مدافعان آنها به شهادت رسیدند.