خاطره جالب شهید احمد کاظمی
خاطره جالب شهید احمد کاظمی

 

در آرایش سنگرھا، در چیدن سلاح ھا، و … شما در خاطرات آقا نگاه کنید، می گویند وقتی که از لشکر نجف بازدید کردم، اولین لشکری که برای تانک ھا چک لیست نوشته بود، احمد کاظمی بود.

برای ھمه کس و ھمه چیز برنامه داشت و یک انضباط خاصی در تمام کارھایش حاکم بود، نه اینکه انضباط خشک داشت، نه. ھمه چیز دقیق سر جای خودش بود. سردار دقیق شد توی صورتم و گفت: آفرین بازم از این نظرا داری؟گفت:

چون تو از هر لحاظ مورد اطمینان من هستی، می‌خوام از این به بعد برای ساخت و سازهای لشکر، مسئول خرید باشی.
از همان روز مشغول شدم کم کم و چم و خم کار توی بازار دستم می‌آمد.

گاهی به چشم خودم می‌دیدم که بعضی‌ها با چند تا زد و بند و به چه راحتی پولدار می‌شوند. یک روز بعد از اینکه گزارش کارم را به حاج احمد دادم،

گفتم: سردار ما الان چند تا حواله آهن داریم که داره باطل می‌شه اگر اجازه بدین آهنش رو بگیریم و چون خودمون لازم نداریم توی بازار آزاد بفروشیم اون وقت پولش رو برای کارای دیگه لشکر مصرف کنیم.

سردار دقیق شد توی صورتم گفت: آفرین بازم از این نظرا داری؟به قول معروف سرذوق آمدم دو سه تا پیشنهاد دیگر هم دادم… همان روز سردار حکم انتقال مرا به کردستان نوشت از سال ۷۲ تا ۷۵ توی کردستان خدمت کردم.

تحصیلات دانشگاهی ام هم ناتمام ماند و کلی مشکلات دیگر برایم درست شد.
یک بار که سردار آمده بود کردستان بهم گفت: پورشعبان تو بچه سال‌های حماسه و خون بودی، حیفم اومد گرفتار مادیات بشی برای همین فرستادمت کردستان! .