خاطرات شهداشهید سید محمد علی جهان آرا ؛ اراده آهنین

 

شهید سید محمد علی جهان آرا ؛ اراده آهنین
شهید سید محمد علی جهان آرا ؛ اراده آهنین

 

فقط کمی خود را جا به جا کرد و صحبتش را ادامه داد.جهان آرا و همرزمانش با دست خالی جنگیدند.

بنی صدر به تماس های آنان توجهی نمی کرد. بنی صدر پیغام داده بود شما بروید جلو؛

ما با یک حرکت گازانبری خرمشهر را آزاد خواهیم کرد!

توهماتی بود که در سر داشت. می خواست بچه های خرمشهر را دست به سر کند.

وقتی جهان آرا به تهران آمد و به دیدار حضرت امام رفت مسایل را گفت. شهید رجایی که در آن جلسه حضور داشت با خانه ما تماس گرفت و به من گفت که به جهان آرا بگویم بنی صدر تجیهزات نخواهد داد، با این که امام تأکید کرده بود که بفرستید؛ تجهیزات نخواهد آمد و با توکل به خدا بجنگید.

بنی صدر در حضور امام قول داده بود تدارک کند. حتی امام بنی صدر را به خاطر این موضوع بازخواست کرده بودند. اعتقاد جهان آرا به عنوان یک فرمانده نظامی و یارانش این بود که باید بایستند و مقاومت کنند هر چند کمکی به آنان نشود.شهید جهان آرا می گوید: از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه به طور کامل کربلا می دیدم . هر روز حمله دشمن بر برادران سخت تر می شد و فریاد آنها بی سیم مرا از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود.به اتاق می رفتم و گریه می کردم و فریاد می زدم: یا رب العالمین ..برمامپسند ذلت وخواری را.